🌞خــــؤرشــــــیـــــدِ مــــــن 🌞

اتاقکِ ذهن خیالی ام
🌞خــــؤرشــــــیـــــدِ مــــــن 🌞

حـــرفـــــایــــــ ڪـــــه
از دل💔 تـــــــراؤشــــ مــــی ڪنـــــد
تـــــــا از مــــــنـــــطــــق!

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

ترومای رابطه

دوشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۲:۵۴ ب.ظ

سلام

میخوام از اثر یک رابطه بگم.

کل مدتی که باهم در ارتباط بودیم حسای مختلفی تجربه کردم. همش در ابهام بودم. همش در دو دلی بودم. منو میخواد > منو نمیخواد؟ حسش چیه؟ حس خوبی داره الان؟ الان ناراحته؟ الان تو ذهنش چی فکر میکنه؟ چرا در مورد نظرش چیزی نمیگه؟چرا یهو وسط پیام دادن میذاره میره؟ درس داره؟ سرش شلوغه؟ چرا نظراتش رو راجع به سوالات واضح نمیگه. قشنگ توی جواباش بلاتکلیفی و تعارض با خودش به چشم میخورد. کلا یه دنیای درون داشت که من ازش سر در نمیاوردم. این تعارض هاش و ابهام الود بودنش منو خیلی معلق میکرد. باعث میشد به منم منتقل بشه این عدم ثباتش. باعث میشد حسایی در مورد خودم تجربه کنم که دلیلشو نمیدونستم. برام گنگ بودن. درکشون نمیکردم. چون همش احساسات نامشخصی بود که بهم فرافکنی کرده بود.

اخرین بار هم طی دو تا پیام ساده گفت تموم کنیم. دقت کردم با لحن خیلی صریح و رک و بدون درنظر گرفتن و به ذهن اوردن شرایط من حرفشو زد. بدون هیچ مقدمه ای گفت" اشنایی ما اشتباه بوده ما اشتباه کردیم. تفاوت ذهنیت من و اونچه واقعیت بود خیلی اذیت کننده بود! خیلی فاصله داشت.نمیخواستم بگم ولی گفتم بعدا بگم بدتره و فلان ..."

من به قدری شوکه شدم که فکر نکنم تو زندگیم اینقدر شوکه شده باشم از یه حرف! بعد که بهش گفتم "خیلی یهویی بود از کی تصمیم گرفتی؟" گفت:" از صبح.!"بالاخره ادم یهو یه تصمیم که نمیگیره. اولش ازت توضیح میخواد اولش حس بدش و ناراحتیش رو از یه چیزی میگه بهت و بعد حرف اخرشو میزنه ولی این شب قبلش با من در مورد اینده صحبت کرد و میگفت سر قرار چی بگیم بهم. صبح اون روز کاملا عادی داشت باهام حرف میزد و شوخی میکرد. اما... ادما چقدر عجیبن. 

گفت" انتظار داشتی با بدرفتاری مقدمه چینی کنم باهات برای جدایی! مثل بقیه ؟" یکی بگه لنتی مگه هر کی میخواد بره از رابطه باید بد رفتاری کنه! من منظورم اینه هر کی از یه اشنایی راضی نیست یه توضیحی میده قبلش اگر ابهامی داره سوالی میپرسه درمودش و با طرف صادقانه حرف میزنه. نه مثل تو که اصلا معلوم نبود با خودت چند چندی! این مدت کوچیکترین مسئله ای رو نگفتی الان یهو یه طرف میگی ادامه ندیم؟ دلیل واضحی هم نمیگی! .خلاصه منم کلا گیج شده بودم نمیدونستم چی بگم. بهش گفتم "با اینکه برای من خیلی سخته ولی به تصمیمت احترام میذاریم." :(

همین پیام اخر منو هم جواب نداد!! و تمامم.

شب تا صبح گریه شدید کردم. طوری که روز بعدش چشمام قلمبه شده بود. قشنگ پشت پلکم باد کرده بود. نمیدونستم دلیل این همه گریه چیه؟ ولی خوب میدونستم حس بدی که به من منتقل کرده بود خیلی ازاردهنده بود. نسبت به چهره ام و خودم به شدت احساس عزت نفس کمی میکردم. خودمو زشت ترین دختر میدیدم. خودمو سرزنش میکردم. شب سختی بود. بخاطر از دست دادن اون ناراحت نبودم . بخاطر حس بدی که بهم داده بود غصه دار شده بودم. تا اینکه روز بعد که یکم هیجانم خوابید همش دنبال دلیل میگشتم. بررسی کنم دلیلش چی بوده؟ دنبال دلیل منطقی بودم. پیام اخرش قانعم نمیکرد. چون مثل همیشه ابهام داشت. دلیل این گریه شدید و ناامیدی موقتی چی بود اصلا؟ نشستم فکرکردم با خودم. هی فکر میکردم هی مرور میکردم از کی اینجوری شد. بالاخره یه اتفاقی می افته بعد ادم همچین تصمیمی میگیره! چیشد یه دفعه.اون بخاطر یه موضوعی یا بهونه ای بازم مثل همیشه حسای بدشو نسبت به خودش رو به من روونه کرد که نمیدونم چی بوده. سرراست بگم مثل دیوونه ها شده بودم.

به نظرم این جور ادما خیلی خطرناکن برای یه رابطه. تا جایی که طرف مقابل رو دچار تروما میکنند. 

الان دارم به اثر واکنش های روانی خودم رو ادمای اطرافم فکر میکنم. اینکه چقدر حسای بد درونیم نسبت به خودمو رو ناخواسته به اونا کوبوندم؟. چقدر ناخواسته باعث شدم طرف حسای بدی در مورد خودش تجربه کنه و ناخواسته باعث شدم از من دور بشه؟.تا الان چند تا ادم رو اینجوری دچار تروما کردم؟ 

#ناشناس

نظرات  (۲)

چقدر ناراحت کننده ...

پاسخ:
:) اره

دخترا به عرور دخترانه شون بر میخوره .یه اشتباه رو هی تکرار و ادامه میدن 

تو زودتر از اون فهمیدی ولی نخواستی قبول کنی 

دوباره این طور خودت سرزنش کنی

پاسخ:
سلام 
شاید 
ولی تجربه ای بود که منو قوی تر کرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی