🌞خــــؤرشــــــیـــــدِ مــــــن 🌞

اتاقکِ ذهن خیالی ام
درباره بلاگ
🌞خــــؤرشــــــیـــــدِ مــــــن 🌞

حـــرفـــــایــــــ ڪـــــه
از دل💔 تـــــــراؤشــــ مــــی ڪنـــــد
تـــــــا از مــــــنـــــطــــق!

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۸ تیر ۰۰ ، ۱۲:۴۷

ویروس خوبی

 سلام

اولا یه تشکر کنم ازهمه دوستان خوبم که تو پروژه من مشارکت داشتند. آقا خیلی خیلی ازتون ممنونم. خانما مردونه مرام گذاشتید. خلاصه هر موقع نیاز داشتم که یه عده تو نظرسنجی های مربوط به واحد های درسیم مشارکت کنند بچه های بیان و وبلاگ نویس بی منت بهم کمک کردند.

دوما تو این مدت که مشغول جمع آوری داده و جذب مشارکت آدما برای تحقیقم بودم خب با آدم های زیادی تو جاهای مختلف ارتباط برقرار کردم. آدم هایی که اکثرشون رو نمیشناختم و برای اولین بار با اونا صحبت میکردم. تو این معاشرت ها با یه سری چیزایی برخورد میکردم که خیلی منو تحت تاثیر قرار میداد.

همین مسئله کمک کردن آدما و همکاری کردن تو یه کار علمی. حالا اگر نخواییم وجه علمی و مطالعاتی ماجرا رو در نظر بگیریم همون نحوه واکنش آدما در موقعیت کمک کردن به دیگری در شرایطی که ازشون درخواست کمک شده خیلی جای بحث داره. موقعیتی که در مقابل این کمک کردن هیچ امتیاز یا سود مشخصی قرار نبود بهشون برسه.

برام جالب بود که بعضیا تو این موقعیت ها سخاوت مندانه بهت کمک میکردند حتی بیشتر از اون چیزی که ازشون طلب شده بود.یجورایی میموندم چقدر یه آدم میتونه وسعت قلب داشته باشه که تمام توان خودشو برای کمک کردن به هم نوع خودش بذاره. میدونید وجود این آدمای سخاوتمند وقتی برام تاثیرگذارترو پررنگ تر میشد که با آدم هایی دیگه ای مواجه میشدم که حتی حاضر نبودن در برابر این درخواست کمک واکنشی نشان دهند و حداقل مخالفت خودشون رو اعلام کنند و با بی تفاوتی تمام عیار از کنار این موضوع می گذشتند. مقایسه این دو دسته از آدما منو خیلی شگفت زده میکرد.

حالا فکر کنید همین آدمایی که انقدر وسعت قلب دارند و خیر خواه هستند چقدر می تونند رو آدم های اطرافشون تاثیر بذارن. اصلا چقدر میتونن ویروس خوبی رو تو محیط اطرافشون پخش کنند. شنیدین میگن خوبی بی جواب نمیمونه. خب معلومه وقتی ویروس خوبی رو به اطرافت پخش میکنی بعد ها انعکاسش دوباره به خودت برمیگرده. یاد اون آقا پسر همکلاسی افتادم که تمام جزوه های کلاس رو تایپ شده و با جزییات کامل و بی منت در اختیار بقیه قرار میداد. همیشه برام سوال بود چرا چیزی که اینقدر براش زحمت کشیده رو مجانی در اختیار بقیه میذاره.! که یبار در جواب گفت من اینکارو مجانی نمیکنم. من یه سری اعتقاداتی دارم و مطمئنم این شیر کردن جزوه هام با بقیه بالاخره یه روزی یه جایی وقتی به کمک کسی نیاز داشتم دستمو میگیره.شاید این یه جور چرخه عشق باشه. من بهت خوبی میکنم چون میدونم توام به من خوبی خواهی کرد. خیلی قشنگه نه؟

یاد شعار کمیته امداد افتادم:

زندگی خالی نیست، مهربانی هست، ایمان هست ...

خلاصه که تو دنیای بی تفاوتا بیاید با حسن نیت با آدما برخورد کنیم. حتما جوابش به خودمون بر میگرده.

мαѕoυмeн
۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۹:۳۴

دهن کجی به روزگار

سلام

تو این پست میخوام یکم شعار بدم

شعار شاد زیستن:)

سر راست بریم سر اصل مطلب

شنیدین میگن برای یه اتفاقی پیش پیش خوشحالی کنی تهش میخوره تو ذوقت و به بدترین شکل ممکن اون اتفاق برات رخ میده؟ 

این شرایط برای منم خیلی پیش اومده و اتفاقا هر چی بیشتر ذوق کردم یه ساعت نگذشته کاملا ورق برگشته!

یا شنیدین میگن زیاد نخند چون بعدش باید فقط گریه کنی؟

راست میگن منم بعضی وقتا بعد خنده زیاد به گریه شدید افتادم.

حالا این حرفا رو چقدر میشه واقعی دونست؟

هم من میدونم هم شما میدونید این ذوق و شوق داشتن برای یه اتفاق خوبی که قراره بیافته هیچ ربطی به وقوع اون ماجرا نداره و توی خوب یا افتضاح رخ دادن اون ماجرا سهمی نداره یا خندیدن اتفاقا روحیه آدمو شاد میکنه و رضایت از زندگی رو بالاتر میره پس ربطی به گریه کردن بعدش نداره!

پس اگر با من هم عقیده ای بیا ادامه حرفامو بخون.

چرا نباید نسبت به مواجهه با همه چیز جای اینکه سوءنیت داشته باشیم، حسن نیت داشته باشیم؟

لذت تصور کردن یه اتفاق خوشایندی که قراره آینده بیافته حتی از زمانی که اون اتفاق قشنگ داره برامون رخ میده بیشتره چون قدرت تصور و خیال ما خیلی شگفت انگیزه و تصور کردن چیزهای خوشایند برامون خیلی دلچسبه. 

پس آدما به چه حقی خودشون رو از این لذت ها و شادیا محروم میکنند؟

آیا این ظلم کردن در حق خودمون نیست؟

مگه این زندگی چقدر فرصت شاد بودن و شاد زندگی کردن بهمون میده که ما همون چند تا موقعیتی که برامون پیش میادم از ترس اینکه اوضاع خراب تر نشه از خودمون منع کنیم. دیدید این آدمایی که برای هر بهونه کوچیکی جشن میگیرن و مهمون دعوت میکنند خونشون؟ مثلا جشن دندونی یا جشن اولین بار تنهایی دستشویی رفتن بچه! درسته خیلی مسخره ست ولی آقا من عاشق سبک زندگی اینا هستم. اینکه به بهونه های کوچیک برای خودمون جشن بگیریم و سعی کنیم خوشحال باشیم اصلا بد نیست.

بیخود نیست که روانشناسا تاکید میکنند در لحظه زندگی کنید. یعنی همین لحظه اینجا و اکنون. یادش بخیر یه استادی داشتیم بهمون میگفت برای تمرین در لحظه زندگی کردن میتونید وقتی میرید زیر دوش آب در حمام برای چند لحظه چشماتونو ببندید و فقط چیزی که در بدنتون هست فکر کنید و حسش کنید. سعی کنید به آبی که داره به روی سر و بدن شما ریخته میشه فکر کنید وفکرای دیگر رو از ذهنتون خارج کنید. این یک نوع یوگای ساده یا تمرین مایندفول بودن در لحظه هست. ما هر روز نیاز داریم حداقل یکبار این تجربه ی در لحظه بودن رو داشته باشیم. نمیدونید چقدر به آرامش فکری ما کمک میکنه.  

اینکه سعی کنیم همواره سطحی از سرزندگی و شادابی رو در خودمون حفظ کنیم و اسیر افکار منفی کمتر باشیم باعث میشه که وقتی یه اتفاق بد برامون افتاد بدنمون ناراحت بودن رو غیر عادی بدونه و و نتونه تحمل کنه و سریع دلش بخواد مارو برگردونه به حالت شاد و سرزنده بودن.

بیاید برای دهن کجی به روزگار و اتفاقای بد، همیشه برای رخ دادن همه چی الکی ذوق کنیم و خوشحالی کنیم.

:)

мαѕoυмeн